ملاکهای سنجش ایمان در اسلام
تاریخ پخش: 29/07/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در
قرآن یک قصهای را نقل میکند که هم آیه قرآن و تفسیر است و هم مقام
امیرالمؤمنین است، هم در آن میگوید که به زرق و برق امثال اینهایی که
خدماتی میکنند، توجه نکنید. ممکن است ظاهرش خدمت باشد، ولی باطنش چیز
دیگری باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم. موضوع: اصل ایمان است، نه هر عملی!
1- جهاد در راه خدا، مقدم بر دیگر خدمات دینی
«أَجَعَلْتُمْ»
آیا قرار دادیم، «سِقایَةَ الْحاجِّ» سقایه همان سقا است. حاج هم یعنی
حاجی! «أَجَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ»
عمارت را هم که میدانید، مثلاً میگویند فلانی عمارت دارد. «کَمَنْ آمَنَ
بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ...»
(توبه/19) ماجرا اینطور بود. عباس عموی پیامبر، نه حضرت عباس خودمان، یک
عباس دیگری است. عباس عموی پیامبر با شیبه، اینها دو نفر از این
سرکردههای عرب بودند، اینها به هم افتخار میکردند. عباس میگفت: من
آبرسان حاجیها هستم، مسؤولیت آب حاجیها با من است. رئیس سازمان آب هستم.
شیبه هم میگفت: من کلیددار کعبه هستم. یک نفر میگفت که من مسؤول تشنگی
حجاج هستم، یک نفر میگفت: من مسؤول تعمیر مسجد هستم، کلیددار کعبه هستم.
حضرت علی(علیهالسلام) فرمود: من سنم از شما کمتر است، ولی من قبل از شما
دو نفر به پیغمبر ایمان آوردم. بلند شوید و بساطتان را جمع کنید. سن من کم
است، ولی ایمان من... عباس ناراحت شد. چون عباس عموی پیامبر که بود، عموی
حضرت علی هم بود. دید پسر برادرش علی بن ابیطالب، تو به آبرسانی مینازی و
تو هم به کلیدداری، من سنم از شما کمتر است، ولی ایمانم بیشتر است. اینها
آمدند پیش پیغمبر، این آیه نازل شد.
«أَجَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحاجِّ»
آیا سقایی حاجیها، آبرسانی به حاجیها، و کلیدداری مسجدالحرام مثل ایمان
است؟ مثل جهاد است؟ علی از همهی شما برتر است. حتی اگر آل سعود، آدم خوبی
بود، بر فرض! هیچ وقت خادم الحرمین بودن، توسعهی مسجد الحرام و چاپ قرآن،
اینها کار مقاومت سید حسن نصر الله را در برابر اسراییل نمیکند. یک موی
سید حسن نصر الله به کل قبیلهی آل سعود میارزد. نفت میفروشند، هواپیما
میخرند، یمن را بمباران میکنند. این هم شد کار؟ مسألهی ایمان و جهاد
خیلی مهم است. «أَجَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ
الْحَرامِ» این آیهی قرآن است. معنای این آیه این است که عمل زده نباشید.
بدون ایمان کارها سرابی بیش نیست. جسدی بیجان است.
شبیه این را در مکه
هم داریم. در مکه حاجیها در عید قربان باید قربانی کنند. سر قربانی گاهی
یک حرفهایی میشد، آیه نازل شد که بابا من کاری به خون و گوشت و پوست
گوسفندها ندارم، میخواهم ببینم، عید قربان دل میکنی یا دل نمیکنی؟ مهم
این است که دل بکنی. دل میکنی یا نمیکنی؟ آیهاش را بخوانم؟ «لَنْ یَنالَ
اللَّه» بعضی از شماها بلد هستید. لحم یعنی چه؟ گوشت! دم یعنی چه؟ خون!
«لَنْ یَنالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها» (حج/37) من عید قربان
میگویم گوسفند بکشید، کاری به گوشت و پوستش ندارم، «وَ لکِنْ یَنالُهُ
التَّقْوى مِنْکُمْ» میخواهم ببینم تو دل میکنی یا نه؟
شبیه این راجع
به حضرت ابراهیم هم هست. خدا به ابراهیم دستور داد بچهات را ذبح کن.
فرمان خداست. خواباند و چاقو را گذاشت. گفت: بردار نمیخواستم خون
اسماعیل ریخته شود. میخواستم ببینم تو از بچهات دل میکنی یا نه؟ مهم دل
کندن است. یعنی غیر از پوست کار یک مغزی هم دارد.
2- راههای سنجش ایمان واقعی
اگر
کسی ایمان نداشته باشد... ما در قرآن یک خطکشهایی داریم میگوید: هروقت
خواستید ببینید آدمهای خوبی هستید، خودتان را متر کنید. با این متر
میتوانید بفهمید خوب هستید یا بد. بسم الله الرحمن الرحیم،افرادی هستند یک
کار خوبی میکنند. خانمی جلسهای است. آقایی جلسهای است. هیأتی است.
عاشورا خرج داده است. جبهه رفته، جانباز است. استاد دانشگاه است. میگوید:
من جزء هیأت علمی دانشگاه هستم. هرکس فکر میکند آدم خوبی است، من امشب چند
تا آیه قرآن خواندم، خودمان را با قرآن متر کنیم. بسم الله الرحمن الرحیم،
«قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ، الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ
خاشِعُونَ» (مؤمنون/1 و 2) آیا دو رکعت نماز با توجه خواندی؟ جناب آقای
قرائتی، ول کن حجت الاسلام هستی یا حجت الاسلام والمسلمین هستی یا ثقه
الاسلام یا بالاتر هستی یا پایینتر هستی. ول کن سربازی، یا سرتیپ هستی. ول
کن یک ریال به فقرا دادی یا یک میلیون دادی؟ دو رکعت نماز با توجه خواندی؟
جمهوری اسلامی میخواهد ببیند کارنامهاش سفید است یا سیاه، ببیند برای
نماز چه کرده است؟ بودجهای که برای نماز گذاشتیم با باقی کارها مقایسه
کنیم.
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید