جواب سوالات باشگاه آگاه

جواب سوالات باشگاه آگاه

جواب سوالات باشگاه آگاه
جواب سوالات باشگاه آگاه

جواب سوالات باشگاه آگاه

جواب سوالات باشگاه آگاه

درسهایی از قرآن با موضوع اخلاق تشویق و توبیخ

,جواب درسهایی از قران, پاسخ درسهایی از قرآن, جواب درس هایی از قران, پاسخ درس هایی از قران, جواب درس هایی از قرآن, پاسخ درس هایی از قرآن, پاسخ درسهایی از قران, جواب درسهایی از قرآن, درسهایی از قرآن, درسهایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درسهایی از قرآن, درس هایی از قران, جواب درسهایی از قران این هفته, درسهایی ازقران, درس هایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قران, جواب سوالات درس هایی از قران, جواب سوالات درسهایی از قران, جواب مسابقه درسهایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قرآن, درسهایی از قرآن جواب, پاسخ درسهایی ازقران, جواب درسهایی ازقران, سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درس هایی از قرآن, پاسخنامه درسهایی از قرآن, پاسخ درسهایی ازقرآن,

اخلاق تشویق و توبیخ
تاریخ پخش: 30/10/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در این جلسه می‌خواهم راجع به اخلاق آموزش که جلسه قبل مطالبی را گفتم، این جلسه اخلاق توبیخ و تشکر را بگویم. بالاخره آدم به بچه‌اش می‌گوید: آفرین. به او می‌گوید: بارک الله! برای او کف می‌زند. برای او سوت می‌کشد. برای او صلوات می‌فرستد. تشویقی، جایزه می‌دهد. چگونه تشویق کنیم؟ از طرفی گاهی توبیخ می‌کنیم. در روزنامه‌ها، صدا و سیما، در شرکت‌ها و بازار، این چرا اینطور کرد؟ او چرا اینطور کرد؟ بنابراین اخلاق توبیخ و تشویق، موضوع بحث این است، چون اینها هرکدام یک فرمولی دارد.
بسم الله الرحمن الرحیم، موضوع: اخلاق آموزش. موضوع بحثمان: اخلاق توبیخ و تشویق.
اگر توبیخ می‌کنیم چقدر و چگونه؟ اگر تشویق می‌کنیم چقدر و چگونه؟ اول اینکه توبیخ به یأس کشیده نشود. من بیست نکته یادداشت کردم برای شما بگویم. هر نکته‌ای یک دقیقه، بیست دقیقه، بیست نکته بگویم. این بحث به درد مربی‌ها، معلمین و طلبه‌‌ها و کسانی که در بحث روانشناسی کار می‌کنند، می‌خورد. یک بحث خیلی مفید و عمومی انشاءالله خواهد بود.
1- خطر یأس در صورت توبیخ شدید
1- توبیخ به یأس کشیده نشود. این یک مورد. یعنی طوری نگوییم: تو کارت خراب است. خودت خرابی، ضایع کردی. خاک بر سرت کنند. چقدر پست هستی. چقدر رذل هستی. یک طوری توبیخ نکنیم که این فکر کند دیگر برود هیچوقت نمی‌تواند سر بلند کند. طرف را رگبار نبندیم.
نقل شد حضرت عیسی با جمعی داشتند می‌رفتند. یک سگ مرده‌ای افتاده بود. هرکسی گفت: اَه چقدر زشت است. یکی گفت: چقدر سیاه است. یکی گفت: چقدر کثیف است. یکی گفت: چقدر بو می‌دهد! هرکسی یک چیزی گفت. ولی حضرت عیسی فرمود: باقی‌اش را می‌دانید؟ حضرت عیسی فرمود: چه دندان‌های سفیدی دارد؟ یعنی عیبش را می‌گویی، خوبی‌هایش را هم بگو. قرآن وقتی می‌خواهد بگوید: شراب نخورید. می‌گوید: شراب یک منافعی هم دارد. «فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ» (بقره/219) یعنی در شراب و قمار منفعت هم هست.
شما می‌دانید در شراب چقدر آدم نان می‌خورد؟ کسانی که انگور می‌کارند. شراب از انگور است. کشاورزان انگور نان می‌خورند. کسانی که این انگور را به شراب تبدیل می‌کنند. کارخانه‌های شراب سازی، چقدر کارخانه شراب سازی داریم؟ کارخانه‌های بطری سازی. کارخانه‌های کارتن سازی؟ ماشین‌هایی که شراب را حمل و نقل می‌کند. مغازه‌هایی که شراب را می‌فروشد. بالاخره دولتی که از این شراب مالیات می‌گیرد. در شراب یک عده دستشان بند است. در قمار هم همینطور است. تأسیس قمارخانه‌ها، بالاخره یک عده ممکن است به نان و آب برسند. قرآن می‌گوید: همه را می‌دانم. «فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ» منفعت‌هایی هست ولی «وَ إِثْمُهُما أَکْبَر» (بقره/219) ضررش بیش از منفعتش است. شراب روی چشم انسان، روی کلیه انسان، روی قلب انسان، روی نسل انسان، روی اخلاق انسان اثر می‌گذارد.
2- از کار توبیخ شود، نه از شخص. نگوییم: تو بدی. بگوییم: کارت بد بود. یک کسی کار خلاف می‌کند، بگو: تو خوبی، کارت بد بود. قرآن می‌گوید: «إِنِّی لِعَمَلِکُمْ‏ مِنَ الْقالِین‏» (شعرا/168) من از عمل شما ناراحت هستم. نمی‌گوید: شما آدم بدی هستید. عملت بد است! این خیلی مهم است. یکوقت می‌گوییم: تو بد هستی. طرف ضربه فنی می‌شود. یکوقت می‌گویی: آقای قرائتی تو آدم بدی هستی. خوب من اگر غیرت داشته باشم باید خوابم نبرد. یکوقت می‌گوید: آقای قرائتی این حدیث را اشتباه خواندی. این حدیث را اشتباه خواندی خوب من معصوم نیستم. ممکن است اشتباه کنم! هیچوقت به طرف نگویید: تو بد هستی. بگو: کارت بد است. 


برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید

درسهایی از قرآن با موضوع راه‌های نفوذ دشمن در نسل نو

راه‌های نفوذ دشمن در نسل نو

تاریخ پخش: 16/10/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در این جلسه به گوشه‌ای از راه‌های نفوذ دشمن می‌خواهیم اشاره کنیم. موضوع بحث ما راه نفوذ دشمن به خصوص در نسل نو است. بسم الله الرحمن الرحیم، موضوع: گوشه‌ای از راه‌های نفوذ دشمن.
1- ناراحتی دشمن از پیشرفت‌های علمی جوانان ایرانی
دشمن می‌خواهد سر به تن ما نباشد. اگر خود جوان‌های ایران و تحصیل کردگان ایرانی به یک ابتکاری برسند، ناراحت است. نه اینکه ابتکار خودش را نشان ما نمی‌دهد، ابتکار خودش را آموزش نمی‌دهد، اگر خود ایرانی‌ها هم یک چیزی یاد بگیرند، ناراحت است که چرا این اختراع را داشتی. چرا این ابتکار را داشتی. از رشد ما ناراحت است. قرآن هم یک آیه دارد، «إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ» (توبه/50) یعنی اگر به شما خیری برسد، آنها ناراحت می‌شوند. این علامت حسادت است. مردم چهار رقم حالت دارند.
حالات مردم: گاهی می‌گوید: هم من داشته باشم، هم دیگران. این حالت خوبی است. می‌گوید: من که دارم، بگذار این علم و ابتکار من را هم دیگران هم داشته باشند. یک وقت می‌گوید: من که ندارم، دیگران هم نداشته باشند. یکوقت می‌گوید: دیگران داشته باشند، من نداشته باشم طوری نیست. یکوقت می‌گوید: من داشته باشم، دیگران نه. یک خرده گیج شد... من بد نوشتم.
یک خرده حفظش آسانتر شود. از نظر معلمی... یک صلوات بفرستید. (صلوات حضار)
یک وقت می‌گویم: هم من هم او. یکوقت می‌گویم: نه من، نه او. یکوقت می‌گویم: من بله، او نه، یکوقت می‌گویم: او بله، من نه! اگر گفتم: هم من داشته باشم، هم او این صفت خوبی است یعنی غبطه. ما که داریم او هم داشته باشم. یکوقت می‌گویم: من که ندارم او هم نداشته باشد. این حسد است. یکوقت می‌گویم: من داشته باشم و او نداشته باشد، این بخل است. یکوقت می‌گویم: او داشته باشد و من نداشته باشم. این ایثار است.
چند سال است که هواپیما ساخته شده است. آیا فرمول هواپیماسازی را کشورهای پیشرفته به کشورهای ضعیف می‌دهند؟ می‌گوید: من داشته باشم، مردند که مردند. اول می‌خواهد ما نداشته باشیم. اصلاً می‌خواهد دین نداشته باشیم. بعد می‌خواهد عزت و قدرت نداشته باشیم. می‌خواهد سواد نداشته باشیم. راه‌های مختلفی هم رفتند. چند موردش را بگویم.
2- برنامه دشمن برای تبدیل ارزش‌ها به ضد ارزش
1- ارزش‌ها را بی‌ارزش می‌کنند. یکوقتی اول انقلاب می‌گفتند: فلانی طاغوتی است. طاغوتی بودن ننگ بود. به جای فحش می‌گفتند: فلانی طاغوتی است. الآن می‌گویند: عجب خانه‌ای دارد؟ یک خانه طاغوتی، دیگر خانه طاغوتی ارزش شد. اول ننگ بود، کلماتی را جایگزین می‌کنند. به جای کلمه‌ی جهاد، ایثار، تقوا، زهد، اخلاص، کلمه‌ی آزادی، دموکراسی، توسعه، مردم سالاری، کلمات را جا‌به جا می‌کنند. 
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید

درسهایی از قرآن با موضوع جایگاه ولایت فقیه در حکومت اسلامی


جایگاه ولایت فقیه در حکومت اسلامی
تاریخ پخش: 09/10/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
عزیزان پای تلویزیون این بحث را در ایام 9 دی می‌شنوند. زمانی که پای تلویزیون هستند، 9 دی روزی است که مسأله‌ی ولایت فقیه در مقابل بعضی از موج‌ها با یک راهپیمایی تثبیت شد. من امروز به عنوان معلم قرآن می‌خواهم یک بحث قرآنی و عقلی در مورد ولایت فقیه داشته باشم. ما همینطور می‌گوییم: مرگ بر ضد ولایت فقیه، یا ولایت فقیه، ولی فقیه، ولی آیا می‌توانیم یک صفحه بنویسیم این ولایت فقیه چیست. دنیا که ولایت فقیه ندارد. همه رئیس جمهور دارند. این ولایت فقیه چه بود که در ایران سبز شد؟ ریشه عقلی و قرآنی‌اش چیست؟ برکاتش چیست؟ یک خرده چند دقیقه در مورد این حرف بزنیم.
شما هم چنان بحث را گوش بدهید که بتوانید مباحثه کنید. مثل من نباشید. من چند هزار ساعت در ماشین نشستم ولی چون دل ندادم هنوز رانندگی یاد نگرفتم. اگر ده بیست ساعت دل می‌دادم راننده شده بودم. شما این نیم ساعت را دل بدهید.
1- حکم عقل در اکتفاکردن به عدالت، در دوران غیبت
پس موضوع بحث ما بسم الله الرحمن الرحیم، دلیل ولایت فقیه. پاسخ چند اشکال. برکات، دلیل هم دو تا است. هم دلیل عقلی می‌خواهیم. هم دلیل قرآنی، دلیل عقلی‌اش چیست؟ یک شعر است به نظرم حفظ هستید، می‌گوید:
آب دریا را اگر نتوان کشید *** هم به قدر تشنگی باید چشید
آخوندها این را اینطور می‌گویند: «ما لا یدرک‏ کله‏ لا یترک کله‏» (عوالی اللالی، ج 4، ص 58) اگر دستت به همه نمی‌رسد، به بخشی که می‌رسد. اگر آدم لباس کامل نداشت و یک لباس جزئی داشت. عقل می‌گوید: حق نداری سرما بخوری. اگر دستت به لباس کامل نمی‌رسد، به همان لباسی که چند درصد تو را می‌پوشاند، بپوشان. نه، حالا که لباسم کامل نیست پس من لخت هستم. عقل می‌گوید: غلط است. یک دلیل دیگر، ده سؤال در مدرسه از محصل می‌کنند. ده تا را نمی‌تواند جواب بدهد، چند سؤال را جواب می‌دهد. می‌گوید: می‌دانی ما که همه را نمی‌توانیم جواب بدهیم، پس ورقه‌های سفید را رد کنیم برود. هر بچه عاقلی می‌گوید: بالاخره تو اگر همه را هم نمی‌توانی جواب بدهی، آنچه را می‌توانی جواب بدهی، بده. اگر همه لباس‌هایت تأمین نیست، آن مقداری که داری بپوش. مهمان می‌آید، اگر خوب نمی‌توانی پذیرایی کنی، به مقداری که می‌توانی پذیرایی می‌کنی. حکومت حق خداست و پیغمبر خدا و ائمه معصوم. ما که دستمان به امام معصوم نمی‌رسد، لااقل چه چیزی به امام معصوم نزدیک است؟ نگاه کنیم چه کسی به امام معصوم نزدیک‌تر است؟ نزدیک ترین افراد به امام معصوم فقیه عادل بی‌هوس است. این دلیل عقلی است. عقل می‌گوید: اگر لباست کامل نیست از غیر کامل استفاده کن. اگر همه سؤال‌های امتحانی را نمی‌توانی جواب بدهی، چند تایی را که می‌توانی جواب بده. اگر پذیرایی خوب نمی‌توانی از مهمان بکنی، آن مقداری که می‌توانی. اگر دستت به امام معصوم نمی‌رسد، فقیه عادل نزدیک ترین فرد به امام معصوم است. این دلیل ماست. دیگر از این واضح‌تر، یک بچه ده ساله هم این را متوجه می‌شود. 
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید

درسهایی از قرآن با موضوع عوامل وحدت و تفرقه در جامعه اسلامی

روبات خورشیدی 6 کاره

عوامل وحدت و تفرقه در جامعه اسلامی
تاریخ پخش: 02/10/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
به مناسبت هفته‌ی وحدت ما آیاتی را در جلسه‌ی قبل گفتیم. گفتیم: مسأله‌ی وحدت فقط بین شیعه و سنی‌ نیست. بین شیعه‌ها، در خانواده‌ها، در شرکت‌ها، باید با هم یک خرده همدیگر را تحمل کنیم. یک جلسه نیم ساعت صحبت کردم، آیات و روایاتی هست که نخواندم. برای شما بخوانم.
راه‌های وحدت، دروغ از گناهان کبیره است. اما اگر شما می‌توانی با دروغ دو نفر را با هم آشتی بدهی، اینجا دیگر دروغ گناه نیست. یعنی وحدت به قدری مهم است که حتی گناه کبیره را می‌گوید: اگر می‌توانی با دروغ دو نفر را آشتی بدهی، بده. وحدت باعث برادری می‌شود. قرآن در سوره آ‌ل‌عمران آیه 103 آنجا که می‌گوید: «فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ» بین قلب‌های شما الفت قرار داد و با هم مهربان شدید، می‌فرماید: «فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوانا» اخوان همان اخوت است. یعنی وحدت سبب برادری می‌شود.
1- هزینه کرد نظام اسلامی برای جذب دل‌های غیر مسلمانان
در قرآن می‌گوید: زکات که می‌گیرید به هشت گروه بدهید. یکی از گروه‌ها «وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُم‏» (توبه/60) از مؤمنین زکات بگیر و حتی به کفار بده. که دل آنها را جذب کنی. این دعاها وسیله وحدت است. شما وقتی دعا می‌خوانی می‌گویی: «اللهم اغن کل فقیر» شیعه و سنی، سفید و سیاه، زن و مرد و شهر و روستا ندارد. «اللهم رد کل غریب»، «اللهم فک کل اسیر» یکبار هم حضرت ابراهیم یک دعای خصوصی کرد، خدا فرمود: من این دعای تو را مستجاب نمی‌کنم. حضرت ابراهیم گفت: خدایا من مکه را ساختم. بده مؤمنین بخورند. خدا گفت: من این دعا را مستجاب نمی‌کنم. من هم به مؤمنین می‌دهم بخورند و هم به کفار. آیه‌اش این است: «وَ ارْزُقْ‏ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ» (بقره/126) اهل مکه را از میوه‌ها بده بخورند، «مَنْ آمَنَ» هرکس ایمان دارد. خدا فرمود: «وَ مَنْ کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ» کافر هم باشد من به او می‌دهم بخورد. «ثُمَّ أَضْطَرُّهُ» حساب قیامت جداست. در دنیا نمی‌شود گفت: آبش را قطع کن. برقش را قطع کن. چرا؟ مسلمان نیست. نباشد. چه می‌گویم؟
قرآن می‌فرماید: از مؤمنین که زکات می‌گیری، به هشت گروه می‌دهی یکی از این هشت گروه کفار هستند. از مؤمن مالیات بگیر و شکم کافر را سیر کن. چرا؟ برای اینکه کافر دلش به اسلام مهربان شود. این مهم است. قرآن می‌فرماید: تفرقه گودال آتش است. «وَ کُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّار فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها» (آل‌عمران/103) شما لب گودی آتش بودید. خدا شما را نجات داد. یعنی تفرقه گودال آتش تعبیر شده است. «حُفْرَةٍ مِنَ النَّار» گودال آتش. «فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوانا» وحدت بستر برادری است. اختلاف گودال آتش است. اگر شما مسلمان‌ها متحد باشید، کفار مأیوس می‌شوند. 
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید

درسهایی از قرآن با موضوع آثار و برکات وقف در جامعه

روبات خورشیدی 6 کاره

آثار و برکات وقف در جامعه
تاریخ پخش: 18/09/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحثی در جلسه گذشته در مورد وقف داشتیم. وقف برای اداره اوقاف نیست. خیلی از جاها که درس می‌خوانیم، مدرسه‌ها، بیمارستان‌ها، خوابگاه‌ها، حسینیه‌ها، مسجدها، خیلی مزرعه‌ها وقف است که بدنه ما با وقف سرکار داریم. یا وقف را دزدیدن، یعنی ملک وقف را سندش را جا‌به‌جا می‌کنند. بعضی‌ها به اموال وقفی خیانت می‌کنند و حرف‌هایم تمام نشد. حرف‌های خوبی است که من می‌خواهم صحبت کنم. هرکس هم هرچه دارد می‌تواند وقف کند، انسان می‌تواند یادداشت‌هایش را وقف کند. حاج شیخ عباس قمی مفاتیح را نوشت و حق التألیف هم نگرفت. گفت: این مفاتیح و لذا خدا چنان او را رشد داد که در هر خانه‌ای اول قرآن است، کنار آن مفاتیح است. برای اینکه نگفت: حق طبع محفوظ است. بر پدر و مادر کسی که چاپ کند لعنت! ما خودمان را می‌توانیم وقف کنیم. یک زن می‌بیند شوهرش گرفتار است. سر پست است، پزشک است، عمل جراحی دارد. پلیس است، لب مرز است. این نباید بگوید: چه زندگی است. من شوهرم را وقف کردم. بالاخره کسی خواسته باشد به جامعه خدمت کند باید از خودش و زن و بچه‌اش کم کند تا بتواند به جامعه خدمتی بکند. خواسته باشی هرچه دارد یک زندگی خوبی داشته باشد، آنوقت نمی‌تواند به جامعه خدمت کند. من که می‌خوابم یک کسی هم باید لب مرز روی پا بایستد. اگر او روی پایش ایستاد، من می‌توانم بخوابم. اگر او هم گفت، سال تحویل است، هرکسی دلش می‌خواهد سفره هفت سین کنار همسرش باشد، ولی جاده‌ها در ایام عید شلوغ است، شوهرش پلیس است. پزشک است.
1- بهره‌گیری از عمر در راه خدمت به مردم 
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید